چک شوک به هوش اومد به هوش اومد
تازيانه هاي باد وحشي به درختاي دشت دلم شده رفتن تو
هي ميريزه هري پايين تا ميبينه جاي خاليتو
يادت نره روزا اول تو يادت نره احمق گه
اسطوره بودم برا تو … خوبه بودي واسه جمع اما من ميدوني همه نبودم
پز خوب ميدادي با اسم من اما بت فشار اومد چون کنه نبودم
تا وقتي عين تو لاشي باشم آره پره زنه پهلو من
تا وقتي شعورت اينقده کمه خوب منم حسم کمه معمولا
هي ميگيره قلبمو شده همه شبام شوم و خاکستري
تويي که ادعات ميشد از همه ناکس تري
واسه هر کي پر پر زدي پروازمونو ندي
باز از چهار صبح گذشته و اين ديوونه خوابش پريد
هي ميگيره قلبمو شده همه شبام شوم و خاکستري
تويي که ادعات ميشد از همه ناکس تري
واسه هر کي پر پر زدي پروازمونو ندي
باز از چهار صبح گذشته و اين ديوونه خوابش پريد
متن آهنگ تازيانه امير تتلو
AMIR TATALOO – TAZIYANEH – LYRICS
لمس مژه هاي يار به روي گونه
عجب تازيانه ي جذابي که محرومم ازش
سهم پسران جهنم تنها دختران رانده شده از بهشت بودند
و من از سهم خودم قهر و شدم هرزه
خاطره که هنو هه عاطفه و سپيده رويا پيچيدن
تو هم داري تنها آب ميشي نه شکستي حالت بده
بيا ميکنم دلتو باندپيچي من
فکر ميکني نميفهممت چون يکمي حرفام پيچيد ان
ولي همه خوب ميشن تا روم پام ميشينن هه
اين زمين حالش بده شلاقو من ميخورم
آخه خوب بلدم راه مخفيا رو اون وحشيايي که اهلي شدن
آره تو که ادعات ميشد ايني ديگه ببين من چي شدم
اين زمستون سوزش بده پس بريم پي برفي شدن
سفيد عين کف بهشت اما هنو بغض توو گلو منه چه زشت
آخه اين رواني تو قصر هم باشه غربت تازيانه رو ميزنه بهش
لش مثل مرحوم تو پاک هه بيرونم يخ توم کولاک
من شدم يه آدم آهني منزوي مظلوم تو لاک
هي ميگيره قلبمو شده همه شبام شوم و خاکستري
تويي که ادعات ميشد از همه ناکس تري
واسه هر کي پر پر زدي پروازمونو ندي
باز از چهار صبح گذشته و اين ديوونه خوابش پريد
من از سهم خودم قهر و شدم هرزه
ولي ديدم دو صد هرزه روند راه بهشت
دو صد فرشته که شدند رانده شده
در اين برزخ هميشه عقد تنهايي و عشق خوانده شده
طبيعت سر لج ور داشته با من
نمياد هيشکي حتي حرفاش به کارم
اصا هم نميخوام به عقب برم
از خونمون مياد فقط درداش به يادم
من پره يه حس انتقامم پره از فحش و گلايه ام
پر گير و گره اِه پره حرف و کنايه ام
دلم حالش بده آتيش ميوفته به جونم شبا
ديشب از تنهايي اينقدر دود گرفتم تا جونم درآد
تو هم داري الکي مصرف ميشي
نميخنده عميق ميدونم لبات
ولي من هنوز پاي حرفمم و ميبيني که دارم ميخونم برات
ميزنه تازيانه پشت شلاق و شلاق پشت زخم
اين زمين وحشي به من ميزنه بدم ميزنه
ميزنه که وحشي بشم ميزنه جوري که انگار وقتشه وحشي بشم
همه خوبا زجر ميکشن
هي ميگيره قلبمو شده همه شبام شوم و خاکستري
تويي که ادعات ميشد از همه ناکس تري
واسه هر کي پر پر زدي پروازمونو ندي
باز از چهار صبح گذشته و اين ديوونه خوابش پريد
چه کشتي ها که غرق نشدند از زيرهاي خود سوراخ کرده
و چه جنگل ها که بيابان نشد از ريز تنه هاي خود تبر ساخته
و چه تازيانه ها که نخورديم از زبان هاي خود عزيز کرده
متن اهنگ تازيانه از امير تتلو
درباره این سایت